تو را من چشم در راهم
همه آمدنت را به فال نیک می گیرم بعد از انتظاری زجر آور بعد از گریه هایی پنهانی بعد از دل شکستن های بسیارو لرزیدن های چانه ام در غم نبودن و نیامدنت همه را به فال نیک می گیرم خبر بودنت که قلب مرا می فشرد و در درونم نجوا می کرد خبری در راه است ... بله خدا مرا دید و شنید و در صبحدم عید غدیر مولا علی دست من را هم بالا برد و هدیدای به من اعطا فرمود از طرف خدا که انشالا لیاقتش را داشته باشم من مادر شدم این جمله ای بود که بارها گفتم تا بیشتر احساس غرور کنم از بودنت ....
نویسنده :
مامان
13:49